Tractor Fans site-Traxtur Takımın Taraftar Sitesi



هواداران قدیمی تیراختور یادشان هست چند سال پیش تیم تیراختور صاحب سایت های هوادارای بود که سایت رسمی هیچ وقت به گرد پای آنها نرسید. اما الان از آن سایت ها حتی یک عدد نیز باقی نمانده است. برای من و خیلی از هواداران دردآور هست که اگر روزگاری آن سایت ها برای جذب مخاطب رقابت می کردند هم اکنون هیچ کدام وجود ندارند.


چرا نباید از کانال های هواداری خارج شویم ؟

کانال های هواداری و کانال رسمی هر کدام مزایای خودشان را دارند و کمرنگ شدن فعالیت کانال های هواداری باعث دیکتاتوری رسانه ای می شود. 

در شان یک باشگاه نیست که . 

بنا بر مطالب منتشره گویا مدیریت باشگاه تصمیم گرفته است از چند کانال هوادارای حاشیه ساز شکایت کند. در این بیانیه از واژه کانال ها استفاده شده است. حالا ممکن است یک کانال بیشتر مدنظر مدیریت باشد. 


اما واقعا در شان یک باشگاه بزرگ است که وارد یک جدال رسانه ای با یک کانال هواداری شود؟ حتی کار را به شکایت قضایی بکشاند؟! چنین رفتاری را در کدام تیم باشگاهی دیده اید؟ 

همه ما انسان ها دارای خصوصیات خوب و بدی هستیم . هواداران در کانال های هواداری هم مطالب خوبی می بینند و هم در کانال رسمی . بالعکس این نیز دیده می شود. و بهتر است با جدال رسانه ای دشمن خوشحال کن نباشیم. موضوع نقد را هم برای هر دو طرف مدیریت و هواداری باز بگذاریم.

بند قصد دفاع از تمام مطالب کانال هواداری را ندارم و حداقل بنده کاملا مخالف حضور تونی در تیم تیراختور بودم و  جالب است بدانید که مدیریت باشگاه و آن کانال ها هر دو برای جذب تونی در یک مسیر بودند !
 

با اینکه بعضی مطالب کانال ها را بسیار مضحک می دانم اما ما مجبور هستیم این دموکراسی را حفظ کنیم تا به بلوغ رسانه ای برسیم. 

 مثلا یکی از کانال ها نوشته بود تونی برای هواداران یک شخص مقدس شده است !

بنده به عنوان یک هوادار تیراختور به شدت مخالف شخص گرایی و لقب گذاری از نوع پاشا و امپراطور و . اینها هستم. 

 فاصله زیاد کانال و سایت رسمی با هواداران

شما اگر نوع مطالب یک کانال هواداری را با کانال رسمی مقایسه کنید مشاهده خواهید کرد فاصله زیادی بین مطالب دو کانال وجود دارد. کانال های هواداری تیراختور را تنها یک تیم فوتبالی نمی دانند و این در حالی است که کانال و سایت رسمی صرفا مطالب فوتبالی منتشر می کنند و اگر قرار بر کار فرهنگی هم باشد تنها مناسبت های مذهبی و ملی سهم می برند و سهم مناسبت های آذربایجان از کانال " صفر " می باشد. 

جالب است بدانید حتی تیم های تهرانی پرسپولیس و استقلال که سهم کلانی از بودجه دولتی می برند حتی یک مطلب نیز به خاطر مناسبت های ملی و مذهبی منتشر نمی کنند.

پس من از کانال هوادارای خارج نمی شوم و اگر قرار است کسی به ما بپیوندد این مدیریت هست که باید به ما بپیوندند و شعارهای ما را سانسور نکند. شعارهایی که حتی خبرگزاری فارس نیز منتشر می کند و رسانه رسمی از کنارش می گذرد. 

Tiraxtur1


از آخرین مقاله ای که در خصوص تیم تیراختور می نویسم بیش از 4 سال می گذرد. می خواستم زودتر و حتی قبل از تشکیل تیم و یا بعد از بازی با سپید رود مطلب را بنویسم. اما بعضی وقت ها سکوت بهتر کمک می کند. 

به عنوان عضو کوچکی از مجموعه هواداران تیم علت نتیجه گرفتن تیم تیراختور در این فصل را در چند بند متذکر می شوم

1- تشکیل تیم از بازیکنان سلبریتی و بدون افتخار تیم وش

لیکنز در دو مصاحبه مطبوعاتی خود اعلام کرد که آقای زنوزی فردی جاه طلب هستند و همین خصوصیت باعث شده است تا لیکنز مربیگری تیم تیراختور را قبول کند. این خصوصیت آقای زنوزی می توانست مثل شمشیر دولبه برای تیم باشد. آقای زنوزی دوست داشت پله های ترقی و آرزوهای هواداران را زود برآورده کند. بنابراین دست به خرید بازیکنانی کرد که در طول 10 سال مربیگری وش اسم آنها توسط صداوسیما و فدراسیون بولد شده بود اما هیچ افتخاری و مقامی را نتوانستند در این چند سال کسب کنند. 

واضح تر اگر بگوییم بازیکنان تیم ملی بهترین بازیکنان فوتبال ایران نبودند بلکه بازیکنانی بودند که از نظر وش بهترین انتخاب بودند. و ما سرنوشت تیم تیراختور را به نگاه وش پیوند زدیم. 

دلیل تمرکز بنده به این موضوع این است که شالوده اصلی تیم تیراختور توسط بازیکنان تیم ملی تشکیل شد. اگر بازی ایران با الجزایر را دوباره و دقیق نگاه کنیم خواهیم دید تیم وش هیچ حرفی به جز دفاع اتوبوسی حرفی برای گفتن نداشت و تیم ایران تنها با چاشنی شانس و گل به خودی الجزایر 3 امتیاز را کسب کرد. 
از نگاه فوتبالی سه امتیاز ایران هیچ ارزش فابل اتکایی نداشت و معلوم بود این تیم در آسیا نیز به نتیجه نخواهد رسید. 


2- تغییر زیاد سرمربی و تیم مدیریتی

تیراختور رکورددار تغییر مدیریت تیم و کادر فنی در بین تیم های لیگ برتر در طول چند سال اخیر است. این تیم بعد از فراز کمالوند هیچ مربی را نتوانست بیش از یکسال در نیکمت خود نگه دارد. و سرعت این تغییرات نیز هر سال بیشتر شده است بطوریکه در طول این فصل یعنی 9 ماه تیم تیراختور 3 سرمربی را تجربه کرد. 

این تغییرات حتی در مدیریت تیم نیز مشاهده می شود و تیراختور شده کاروانسرایی که هر کسی برای مطرح شدن اسمش بر صندلی مدیریت این تیم جلوس می کند و بدون ارائه کارنامه پاسخگو بودن در مقابل تصمیم هایش صندلی را به نفر بعدی می دهد !.


3- هوداران سلبریتی باز و احساساتی

بگذارید سهم خودمان را نیز از باخت ها تعیین کنیم و شهامت روبرو شدن با این واقعیت را داشته باشیم. همانطور که در برد تیم برای خود سهمی را مشخص می کنیم حتما در باخت نیز سهمی داریم. اما سهم ما از تشکیل تا پنجم شدن در لیگ چقدر است؟ 

بنده بعد از مربی و بازیکنان بیشترین سهم را به هوادران اختصاص می دهم. یعنی هواداران به جای اعتماد به بازیکنان جوان و آینده دار مشغول سلبریتی بازی و بمب بازی شدند. 

این اخلاق نادرست هواداران با هیاهوی کانال های اینستاگرامی باعث شد تیراختور بازیکنان خوبی را از دست بدهد و در عوض بازیکنان سلبریتی گران قیمت اما پرمدعی را در زمین ببیند. بطوریکه تیم تیراختور به بازیکنانی پول داد که حتی برای یک بار نیز فرصت حضور به آنها داده نشد و سلبریتی ها ترکیب تیم را در دست گرفتند. 

در بین خرید های خارجی تیم تیراختور تنها اشکان دژاگه خوب بازی کرد و بقیه یازیکنان در حد بازیکنان تیم های متوسط جدول لیگ بودند. این رفتار نادرست هواداران هنوز ادامه دارد و بعضی از آنها هنوز دنبال اسم ها می دوند. اسم هایی که حتی در ترگیب اصلی تیم وش نبودند و راه نزول فوتبال خود را طی می کنند. کریم انصاری فرد یکی از این اسم ها هست که هم اکنون در لیگ دسته یک لیگ انگلستان بازی می کند و حتی یک مطلب نیز در مورد تیم تیراختور منتشر نکرده است. 

4- داوران و فدراسیون فوتبال


چهارمین گزینه ای که در نتایح تیم تیراختور نتیجه قابل توجهی داشت مربوط به نحوه عملکرد داوران در لیگ و تیم تیراختور می باشد. بر خلاف آقای زنوزی که زحمت زیادی در این فصل برای تیم تیراختور کشیدند بنده موافق این نیستم که تیم قهرمان از اول مشخص شده است و بقیه تیم ها باید برای مقام های بعدی تلاش کنند.

همچنان که علی دایی با سایپا به قهرمانی رسید، استقلال خوزستان، فولاد خوزستان نیز در همین لیگ به قهرمانی رسیده اند. تیراختور نیز در دو فصل تنها یه قدم تا قهرمانی فاصله داشت. 

اما واقعیت آن است اگر بعضی دست ها نمی گذارند ما قهرمان شویم چرا نایب قهرمان نشدیم، چرا سهمیه آسیایی نگرفتیم؟ اگر ما خوب هستیم چرا در آسیا خوب نتیجه نگرفتیم؟ 


 سخن آخر :

مدیریت تیم باید فضای باشگاه را مدیریت کند نه اینکه روی موج خواسته های هواداران سوار شود. هوادارانی که ممکن است در یک ساعت دو نظر متفاوت را منتشر کنند.  مدیریت باشگاه باید به تیم خط دهی منطقی و بلندمدت بدهد. و احساساتی برخورد نکند. 
 با رویه فعلی تیراختور هیچ وقت قهرمان نخواهد شد و تیم می بایستی به مدت سه سال در کادر فنی ثبات داشته باشد و اگر تیم تیراختور با لیکنز کار خود را تمام شده می داند بهتر است از مربی جوان ایرانی استفاده کند . 

اگر تیم در مدیریت و کادر فنی ثبات داشته باشد می تواند در 3 سال یک مقام قهرمانی را کسب کند. 

 شاید هواداران بنده را با اسم مخالف تونی راحت تر به یاد آورند. گذشت سالیان باعث تغییر نگرش های فرد می شود و من نیز از این حیث خارج نیستم. ممکن است بعضی مطالب را درست و بجا ننوشته باشم . اما بعد از گذشت چند سال هنوز روی این اصل پایدار مانده ام و آن اینکه تیم تیراختور در دوره قاجار بازی نمی کند که برای هر کسی یک لقب از اتا تا امپراطور به بازیکن یا مربی و . داده شود. 

بنده با آوردن مربیان قبلی از قبیل ساغلام و تونی مخالفم. تونی دوران کهنسالی خود را می گذراند و مشکل خانوادگی دارد و ما در هر بار حضور تونی شاهد مشکلات دوری ایشان از خانواده بوده ایم. 

همچنین ساغلام با بازیکنانی که سپاهان به نایب قهرمانی رسید برای بقا در لیگ برتر می جنگید.  

به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هواداران از آقای زنوزی خواهش می کنم به جای هزینه های زیاد برای بازیکنان خاص نامدار بازیکنان جوان و آینده دار را انتخاب کنند و مخارج را برای ساخت استادیوم اختصاص بدهند که ماندگار خواهد بود. 

Tiraxtur1



امروز باشگاه تیراختور در حرکتی تعجب آور برای بازی نفت تهران در بازیهای آسیایی که در تهران برگزار می شود فراخوان داد. این در حالی است خود باشگاه نفت تهران نیز برای بازی با الجیش قطر فراخوان نداده است. یعنی به قولی کاسه داغتر از آش شده است.

مدیران تهران نشین تیراختور که برای حضور هواداران تیراختور هیچ فراخوانی نمی دهند و با سنگ اندازیهای مداوم استادیوم را خالی کرده اند هم اکنون از هواداران تیراختور می خواهند که به کمک نفت تهران بروند !


ما از نه بازی آخر تنها 10 امتیاز گرفتیم و آن یکی پا را فراتر نهاده و می نویسد " رسول خطیبی با تیم 8 هفته است نتیجه نگرفته است.  " اینها سخنانی است که مخالفان تنها می توانند از طریق دروغگویی به ذهن مخاطب خود بچسبانند. حال واقعیت چیست ؟

نتیجه 9 بازی اخیر تیم تیراختور در لیگ برتر :

هفته 11 : سایپا 0 – تیراختور 1  (برد تیراختور )

هفته 12 -  تراکتور سازی 1 – پیکان 2 ( باخت تیراختور )

هفته 13 – گسترش فولاد 1 – تیراختور 3 ( برد تیراختور)

هفته 14 - تراکتور سازی 2 – استقلال 2 ( مساوی )

هفته 15 – نفت تهران 2 – تیراختور 1 ( باخت تیراختور )

هفته 16 -  فولاد خوزستان 3 – تیراختور 2 ( باخت تیراختور )

هفته 17 -  تیراختور 2 – ذوب آهن 1 ( برد تیراختور )

هفته 18 – ملوان 0 – تیراختور 0 (مساوی )

هفته 19 – تیراختور 1 – پدیده  3  ( باخت تیراختور )

نتیجه :

مجموع امتیازات بدست آمده :  11 امتیاز ، 3 برد، 2 مساوی ، 4 باخت

گل های بد تیراختور : مقابل پیکان در دقیقه 2 ، استقلال در دقیقه 95 ، بهادر نسیم اف در دقیقه 45

وضعیت تیراختور در جدول :  رتبه 5 با 32 امتیاز و با فاصله 6 امتیازی و یک بازی کمتر .

نتایج نشان می دهد که علیرغم روند نزولی تیم تیراختور در هفته های اخیر نسبت به اوایل فصل، رقیبان این تیم نیز نتوانسته اند فاصله زیادی را با این تیم ایجاد کنند بطوریکه تیراختور می تواند تنا با یک برد و عدم نتیجه گیری تیم های دیگر به صدر جدول بازگردد.

همچنین تیراختور گل های بدی نیز دریافت کرده است که نشان از ضعف ساختاری در سازمان دفاعی آن می باشد.  

مقاله ای با نام  " تعصب صرفا با آذری بودن نیست / تعصب را باید از کیانی ها آموخت " اعلام کرده است که تیراختور در آسیا صاحب سبک و شناخته شده است و می بایستی نتیجه بگیریم.

به احتمال زیاد نویسنده مقاله از نتایج تیراختور و قرار گرفتن این تیم در قعر جدول در بازیهای آسیایی خبر ندارد و چنان می نویسد گویا تیراختور یک پای قهرمانی آسیا قبلا بوده و بعد از این نیز می بایست این روند ادامه پیدا کند.

حرفه ای بودن چیست و غیرحرفه ای ها در مدیریت تیراختور چه می کنند ؟

نویسنده مقاله بعدا به حرفه ای شدن فوتبال اشاره و بدون اشاره به مدیریت یک ارگان نظامی بر تیراختور و غیرفوتبالی بودن آنها ، حرفه ای بودن را تنها در بازیکنان و کارد فنی خلاصه کرده است. حال سوال اینجاست چرا شما اصلی ترین رکن حرفه ای شدن یک باشگاه را سانسور می کنید ؟

تعصب را در خون جستجو نکردیم !

نویسنده مقاله بعدا حمایت و طرفداری از رسول خطیبی را غیر منطقی و احساسی خوانده و آنرا تنها به " آذری " بودن رسول خطیبی پیوند می دهد. آیا واقعیت این است؟

واقعیتی که ما دیدیم این است که هنوز هواداران نمی توانند تمام باختها را گردن رسول خطیبی ببینند. واقعیت این است

که دفاع جانانه رسول از هویت تیم و ارزشهای آذربایجان در برنامه موج فوتبال را حرکت شجاعانه در سکوت خائنانه مدیریت تیم تیراختور می دانیم.

آیا واقعا تیراختور بزرگ است ؟

تیراختور بزرگ است نه به خاطر نتایج و سابقه فوتبالی آن . این تیم بزرگ است تنها به خاطر هویت و هوادارانش

پس کسی که می خواهد بر مسند مربی گری این تیم می نشیند می بایستی از ارزشهای این تیم باخبر باشد. ما مربیانی مثل فیروز کریمی نمی خواهیم که مربی تیم تیراختور شوند و متلک بگویند و قبل از خاتمه بازی به رختکن بروند.

حال آقای حرفه ای گرا بدان که یک تیم بدون هویت و سرخورده نمی تواند خوب نتیجه بگیرد. آقای حرفه ای گرا بدان که در باختها  و بردها هر کسی سهم دارد. اگر سهم رسول از باختها اخراج است، سهم بقیه چیست ؟

Tiraxtur1

 

 


کمیته انظباطی فدراسیون فوتبال روز 20 بهمن آرای انظباطی هفته هجدهم لیگ برتر را منتشر کرد که در آن به جای ملوان دیگر تیم تبریزی نقره داغ شده است. 


متن آرای کمیته انظباطی بدین شرح است :

 دیدار دو تیم نفت مسجد سلیمان و پیکان تهران از سری رقابتهای لیگ برتردر هفته هجدهم روز نهم بهمن ماه برگزار شد و از سوی تماشاگران تیم نفت مسجد سلیمان تخلفاتی مبنی بر فحاشی به بازیکنان تیم مقابل صورت گرفت. این تیم طبق بند 3 ماده 69 به 000/000/50 ریال جریمه نقدی محکوم شد.
جریمه نقدی برای گسترش فولاد تبریز
مسابقه دو تیم گسترش فولاد تبریز و سایپا البرز از سری رقابتهای لیگ برتر روز نهم بهمن ماه انجام شد . در این دیدار از سوی تماشاگران تیم گسترش فولاد تبریز فحاشی به داور مسابقه صورت گرفت که کمیته انضباطی طبق بند 3 ماده 69 تیم گسترش فولاد تبریز را به 50 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم کرد.
این در حالی است که پیش از این مدیریت باشگاه تیراختور از پیگیری مسائل استادیوم انزلی خبر داده بود. 

حرف دل یکی از هواداران تراختور که از ما خواستن مطلبشونو در وبلاگ قرار بدیم.

دهم خرداد نود وسه
تیتر روز:
"خطیبی راننده جدید تراکتورسازی"
"خطیبی با عقد قرارداد سه ساله تراکتورسوار شد"
رسول خطیبی سکاندار جدید تراکتور"

انتشار این خبر کافی بود تا سایت های هواداری شلوغ ترین روزهای خود را تجربه کنند.عده ای از هواداران مخالف انتخاب رسول به علت جوانی و نداشتن تجربه کافی بودند و اعتقاد داشتند که او برای تراکتور کوچک است و باید سرمربی بزرگ تری آورده شود.


بالاخره بعضی ها آستین ها را بالا زدند تا به کسی که تریبون از دستش گرفته اند و باختهای خود ساخته را به نامش زده اند بتازند. اما نویسنده محترم که زود این مقاله به مذاق خیلی ها اطرافیان و رسانه های طرفدار مدیریت خوش آمده و بازنشر شد ، از غیرت سخن گفته است.

حال بیاییم بدون سانسور واقعیت غیرت را بشناسیم.

نویسنده مقاله از اینکه تیراختور 8 سال در لیگ دسته 1 دست و پا می زده و رسول به این تیم نیامده ، آنرا مصداق بی تعصبی به تیراختور می داند !

حال واقعیت چیست ؟

1-      واقعیت این است که در همان زمانی که تیراختور در لیگ دسته 1 دست و پا می زد خیلی ها از خود ماها نیز طرفدار تیراختور نبودیم و فراموش نکردیم چطور قلب شهرهایمان به عشق پرسپولیس و استقلال می تپید . نگاهی به آرشیو عکسهای آن موقع بیندازید تا مشخص شود رسول از جنس ما ها خیلی بهتر بوده است.

چون ما بدون هزینه می توانستیم طرفدار تیم سرزمین مان باشیم اما رسول می بایست فوتبال و هزینه ی خود را فدای تیراختور می کرد.

2-      با یک گل بهار نمی شود . این ضرب المثل مشهور مصداق همین موضوع تعصب در دوران بی تعصبی همه است.

حال فرض کنیم رسول خطیبی بر خلاف بیشتر مردم آنزمان تعصب به خرج داده و راه پیشرفت فوتبالی خود را قطع و به تیم دسته دومی تیراختور می پیوست.

سوال اینجاست که آیا تنها با یک رسول خطیبی می توانستیم به لیگ برتر صعود کنیم؟

آیا مدیریت و زیرساخت کافی برای موفقیت و صعود تیم را داشتیم؟

آیا رسول باسابقه درخشان امروزی می توانست در آن تیم دسته دومی خودی نشان بدهد و یا به فراموشی سپرده می شد؟


اگر به تاریخچه تیراختور نگاه کنیم به جز ناصر شفق بقیه کسانی که مدیریت تیم تیراختور را به عهده گرفته اند نتوانستند پیش هواداران جایگاهی برای خود کسب کنند. 
بعد از ناصر شفق ، جعفری وضعیت بهتری نسبت به دیگران داشته است و به یقین می توانم بگویم سعید عباسی چهره کاملا غیر ورزشی بدترین وضعیت را در بین هواداران دارد. 

از زمانی که این فرد سکان هدایت تیراختور را به عهده گرفته است ، تیراختور روند نزولی گرفته است و به یکباره هیات مدیره غیر ورزشی با تمام آراء تنها گزینه روی میز را به عنوان مدیرعامل انتخاب می کنند تا و جالب اینکه سعید عباسی بعد از این انتخاب چنین می گوید :

با گذشت چند روز پشت پرده های بیشتری از فاجعه بازی ملوان تیراختور کنار می رود.

سیروس مرادی که در زمان مدیریت صادق درودگر به عنوان معاون فرهنگی باشگاه ملوان فعالیت میکرد و پس از برکناری وی استفعا داد ، دوباره در روزهای اخیر از سوی باشگاه ملوان و سایت رسمی آن به عنوان معاون فرهنگی معرفی شد تا تنها در مقابل بازی ملوان و تیراختور مسئولیت هماهنگی برای حضور هواداران باشگاه را قبول نماید.

اختصاصی - سیروس مرادی : مسئولیتی در باشگاه ملوان ندارم




جای بسی تاسف است که بعد از شعارهای بسیار نژادپرستانه هوادارن انزلی در بازی مقابل تیراختور و با نام عاشقان محمد (ص) که به وضوح توهین از تلویزیون شنیده می شد کاپیتان تیم ملوان به جای عذرخواهی برای مردم آذربایجان خط قرمز و شاخ و شانه می کشد.

نوری در مصاحبه با ورزش 3 چنین گفته است :

من نمی دانم چگونه ممکن است که آقای حسین خطیبی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی از هواداران ملوان تشکر می کند و شرایط را مساعد می داند، اما برادر ایشان رسول خطیبی که به دلیل محرومیت روی سکوها بود می خواهد بین مردم دو شهر خوب انزلی و تبریز تفرقه ایجاد کند، شاید او روی سکوها چیزی شنیده است که بین چند هوادار رد و بدل شده است و درست نیست که بخواهد عدم نتیجه گیری تیمش در هفته های اخیر را با اینگونه رفتار لا پوشانی کند


تیراختور که به نمایندگی از سرزمین کهن آذربایجان در لیگ حضور دارد در بازی مقابل ملوان غیرت آذربایجان را به حراج گذاشت. می توانم به یقیق بگویم تمام هواداران تیراختور راضی بودند که بازی 3-0 به نفع ملوان اعلام شود اما تیم تیراختور غیرت آذربایجانی خود را نشان دهد و از زمین خارج شود. اما این اتفاق نیفتاد تا این زخم نیز بر زخم های دیگر هواداران تلنبار شود. کاش بازیکنان ما می دانستند پیراهن چه تیمی و سرزمینی را پوشیده اند. کاش حداقل به خاطر نام محمد (ص) که بر روی پیراهن هایشان نقش بسته بود و مقدس بود از بازی خارج می شدند. 


قرار بود بازی تیراختور و ملوان محمدی باشد اما متاسفانه هیتلری از آب درآمد. در حقیقت فاجعه توهین های قومیتی هوادران انزلی در بازی دیروز زائیده مدارای چندین ساله کمیته انظباطی در قبال توهین های نژاد پرستانه است. از طرفی بیماری نژادپرستانه و جوک سازی در بعضی از شهرهای ایران بخصوص مرکز آن اپیدمی شده و تبدیل به فرهنگ آنها شده است.


بعد از اینکه مذاکره باشگاه با تونی اولیویرا به نتیجه نرسید انتظار داشتیم باشگاه و مدیران با نگاه بهتری وارد مذاکره با مربیان دیگر شوند.


تیراختور بازنده رفتارهای سهم خواهان و مدیران غیر فوتبالی

داستان تونی و باشگاه – تمام شرایط روی میز و انتظار تغییر نتیجه

مذاکره چند هفته ای تونی اولیویرا با باشگاه و سهم خواهی و حاشیه سازی بعضی از آقایان باعث شد تا روند مذاکرات بی خودی طولانی شود.


سایت آذراسپورت خبر داده است که جذب برانکو متفی شده است. اگر این خبر جدی باشد پیش بینی ها درست از آب درآمدند. 

همانطور که پیش بینی کرده بودیم  مذاکرات با برانکو و حل مشکل مالیاتی برانکو از طریق باشگاه به نتیجه مطلوب نرسید. و باشگاه راه به خطا رفت و البته جلوی ضرر را از هر کجا بگیرد منفعت است. چون مشکل مالیاتی برانکو باعث می شد تا قرارداد با او به صورت شفاف بسته نشود و اما و اگر داشته باشد همچنبن بعید بود فدراسیون که یک مشکل اساسی با برانکو دارد بعد از 7 سال به همین راحتی پای این مربی را به ایران باز کند و در صورت تعهد به تعهدات خود در مقابل باشگاه تیراختور پایبند باشد.

مشکل مالیاتی برانکو نیز مال امسال نبود بلکه این مشکل از سال 2006 لاینحل مانده بود و کار به جایی رسید که برانکو حتی همراه یک تیم عربی در جام باشگاههای آسیا به ایران نیامد تا به علت ممنوع الخروج بودن مجبور به پرداخت مالیات نشود. البته اگر برانکو مشکل مالیاتی نداشت جذب او با قیمتی که اعلام شده بود خوب بود. 


به یقین می توانم بگویم بیشترین حاشیه های باشگاه تیراختور توسط رسانه های حامی تونی اولیویرا انجام می شود. 
این حاشیه سازی تا آنجا نیز پیش رفته است که یک کانال حامی این مربی بیکار دو تیم تیراختور و ماشین سازی را تبانی متهم می کند تا نتیجه دلخواه دلال پرحاشیه بدست آید.!!



متاسفانه مدیریت باشگاه با مذاکره اول فصل با تونی منفعل عمل کرد و پرونده این مربی حاشیه ساز را نبست. 
در صورتی که در کارنامه این مربی حاشیه های زیاد برای تیراختور دیده شده بود و این مربی دغل کار حتی به فیفا شکایت کرد تا تیراختور از پنجره نقل و انتقال محروم شود.

دلال خوب و دلال بد

دلالی در فوتبال بد نیست اگر کادر فنی تیم مشخصات بازیکن مورد نیاز را به دلال بدهد و دلال با توجه به بودجه و مشخصات چندین گزینه را روی میز باشگاه قرار دهد.

دلالی در تیراختور چگونه عمل می کند؟

نوع دلالی در تیراختور از کثیف ترین نوع آن می باشد.
دلال با همکاری چند کانال و رسانه، دنیای فوتبال را به اندازه تنها گزینه خود کوچک می کند تا فضارا برای مدیر و مالک باشگاه انقدر سنگین کند تا به تنها گزینه روی میز جواب بله بدهند.

 بهترین کار مدیریت

بهترین کار مدیریت در این زمان باج ندادن به این دلال های رسانه ای و بستن پرونده های اشخاصی مثل تونی در تیراختور هست تا دلالها با رسانه هایشان بازیکنان خسته و بی اراده و مربیان پیر و بیکار را به تیراختور تحمیل نکنند.

در این شرایط بنده به عنوان یک عضو کوچک از مجموعه هواداران تیراختور وضعیت زنوزی را تا حدود زیادی می توانم  درک کنم.

این سرمایه گذار هوادار ورزش و تیراختور تمام سعی خود را می کند تا بتواند به ورزش آذربایجان و تیراختور خدمت کند اما کسانی هستند که به خاطر منافع شخصی و اهداف خودشان ناجوانمردانه به افراد حمله می کنند و تمام اصول اخلاقی را زیر پا می گذارند.

زنوزی اول راه است و روزهای آینده تصمیمات بهتری خواهد گرفت

زنوزی قبلا مالک باشگاه گسترش فولاد بود و توانست به دور از حاشیه با این تیم نتایج خوبی را بگیرد. اما باشگاه تیراختور با گسترش فولاد کلی فرق دارد و آقای زنوزی کم کم تجربه کار در باشگاه بزرگ را نیز کسب خواهد کرد.





 روزی خطیبی را به قربانگاه بردند و الان نوبت زنوزی هست

هیچ یادم نمی رود به خاطر حمایت از مربیگری رسول خطیبی در تیراختور انواع توهین ها را از طرف طرفداران تونی به جان خریدم.
 
و با اینکه رسول خطیبی با تیم بومی و کم هزینه قهرمان نیم فصل شده بود تنها به خاطر دو باخت و اشتباهات دروازه بان، آنچنان فضا را برای این مربی را تنگ کردند تا مجبور به استعفا شود. 

پشت پرده تخریب ها علیه رسول خطیبی نیز افراد و رسانه های حامی تونی اولیویرا قرار داشتند. 

واقعا دردآور است که فرزند آذربایجان را فدای یک پرتغالی می کنند و یاشاسین آذربایجان می گویند !!

هم اکنون نیز همین رسانه ها به شدت اقدام به نشر توهین ها و تهمت ها علیه آقای زنوزی و خود باشگاه تیراختور می کنند تا بتوانند به اهداف کثیف خودشان برسند. 

بزرگترین اشتباه زنوزی

 بزرگترین اشتباه زنوزی در صحبت کردن بدون تامل است. آقای زنوزی در فصل قبل تسلیم موضوع شرط بندی محسن فروزان شد و با مصاحبه های جنجالی کل تیم به حاشیه رفت و دیگر تیراختور روز خوش را ندید. 

 و این در صورتی بود که این موضوع می بایستی در فضای آرام و بدون فضا سازی رسانه ای پیگیری می شد.

این اخلاق زنوزی و مصاحبه های جنجالی زحمات و سرمایه او را به باد می دهد. اینجا ورزش است و اقتصاد نیست و زود مصاحبه ها در نتیجه تاثیر گذار می شوند.

از مصاحبه های جنجالی و ادعاهای بی پایه این است که فکر می کند کل فدراسیون و افراد تیم های دیگر در حال دسیسه هستند تا نگذارند او موفق شود. و این در صورتی هست که حتی باشگاه های شهرستانی نیز در همین لیگ قهرمان شده اند. استقلال خوزستان و سایپا و فولاد نمونه ای از این تیم ها هستند.




دلالی برای تونی خوب است ؟ دعوای دلال ها

کسانی که هم اکنون دلالی در باشگاه تیراختور را پیراهن عثمان کرده اند، خودشان به کار دلالی مشغول هستند تا بتوانند نفرات خودشان را به تیم بیاورند و حق دلالی بگیرند. 
 
برای همین هم اقدام به تخریب تمام افرادی می کنند که ممکن است تسلیم خواسته های آنها نشوند. 

این دلال ها و رسانه ها تا آنجا پیش رفتند که حتی تهمت تبانی و شرط بندی را به باشگاه تیراختور و ماشین سازی و بازیکنان آن کردند.


بدترین خبر برای دلال ها ثبات و آرامش در تیم است

دلال ها و رسانه هایشان به شدت علاقمند به بی ثباتی و تغییرات در تیم هستند تا بتوانند در سایه نقل و انتقال بازیکن و مربی حق دلالی خود را کسب کنند.

برای همین ثبات تیمی را هیچ دوست ندارند. 

سخن آخر با آقای زنوزی مالک محترم باشگاه.

از آقای زنوزی تشکر می کنیم که مالکیت این باشگاه را بر عهده گرفته اند و بدون اینکه درآمدی برای ایشان داشته باشد تا کنون در خوشی ها و غم ها کنارمان بوده اند و یقین بیشتر از ما ناراحت شده اند.

همانطور که شما در صنعت راه موفقیت را در چند سال طی نمودید، در ورزش نیز به زمان نیاز دارید تا پله های ترقی را طی کنید.

 برای قهرمانی عجله نکنید و بیشتر از همه در ساخت زیرساخت های مجموعه تیراختور هزینه کنید و سعی کنید به جوان ها اعتماد کنید. مخصوصا جوانان بومی و با ادب آذربایجان.

 دوس داریم در یک استادیوم جدید با شما قهرمانی تیراختور را جشن بگیریم. و دست خدا بالاتر از همه دست هاست و از او یاری می خواهیم.

Tiraxtur1

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

چکاوک ها Brian بیزنس من پارسين امنیت برای شما عقاب زرين Jim سایت علیرضا رضایی Amanda یادداشت های یک بسکتبالیست...